کاش میشد اشک را تهدید کرد
مدت لبخند را تمدید کرد
کاش میشد در میان لحظه ها
لحظه ی دیدار را نزدیک کرد
مسیحای جوانمرد،ای من،ای ترسای پیر پیرهن چرکین،
هوا بس ناجوانمردانه سرد است،
ای دمت گرم و سرت و خوش باد،
سلامم را تو پاسخ گوی،
در بگشای.